قطره باران

موضوعات و مقالات روانشناسی

قطره باران

موضوعات و مقالات روانشناسی

زنانی که در خانه خود نیز امنیت ندارند!

در سراسر دنیا، جنگی سرد در همه خانواده ها ادامه دارد. افراد کمی درمورد آن حرف می زنند و اکثریت سعی می نمایند آن را پنهان کنند تا دیگران فکر کنند که آنها زندگی رویایی دارند و همه چیز برایشان خوب و آرام است. اما مردها و زن ها و بچه هایی هستند که حتی در خانه خودشان هم می ترسند. دلیل این ترس می تواند متفاوت باشد. شاید بابا و مامان مدام مشروب می خورند و بعد شروع به اذیت و آزار جسمی و احساسی می کنند. شاید مامان و بابا از پسر نوجوانشان که تمام رفتارهایش غیرقابل پیش بینی است واهمه دارند. شاید زنی به محض اینکه شوهرش در شیشه مشروب را باز می کند از او می ترسد چون می داند که آن شب دیگر چیزی جز بحث و دعوا باقی نمی ماند. در همه موقعیت ها عدم تعادل قدرت که دلیل همه خشونت های خانگی است وجود دارد. برای آندسته از ما که چنین موقعیت هایی برایشان پیش نمی آید فهمیدن اینکه چرا کسی که در چنین موقعیتی گرفتار می شود آن خانه را ترک نمی کند، خیلی سخت است. بچه ها را برداشته و خانه را ترک کند؟ نه. متاسفانه، همیشه همه چیز به همین سادگی نیست.

برای خیلی از این افراد، مشکلات تازمانیکه پای اعتیاد به موادمخدر یا مشروب وسط کشیده نشود خود را نشان نمی دهد. این افراد صبر می کنند، به امید اینکه همسرشان که عاشقانه دوستش دارند دیگر به دنبال این چیزها نرود صبر می کنند. شاید چند هفته یا چند ماه بتوانند ترک کنند اما یک شب، امنیت خانواده شان را می شکنند و دوباره به سمت آنچه که نباید کشیده می شوند. نتیجه آن چیزی جز رگبار حرفها یا رفتارهای خشونت آمیز نخواهد بود. اعضای این خانواده که ترسیده اند حرکت هایشان دور و بر آن شخص مثل ربات شده است و هرکاری که از دستشان برآید را برای دور ماندن از او انجام می دهند. و روز بعد باز روزی دیگر خواهد بود.

خانواده های دیگر هم به خاطر دمدمی مزاج بودن و عصبانیت فردی از خانواده که دوستش دارند این احساس ترس را تجربه می کنند. همه چیز خوب است تا زمانیکه این فرد از چیزی ناراحت و عصبانی می شود آنوقت بقیه اعضای خانواده در خانه خودشان می ترسند. اوضاع طوری تمام می شود که برای روزهایی که حال این عضو خانواده خوب است و عصبانی نیست شکرگذار خداوند می شوند و روزهای بداخلاقیش را هم در سکوت تحمل می کنند. همچنین باور دارند که چون این آدم 90 درصد از زمان ها فردی بسیار خوب و پرتلاش است هیچ اشکالی ندارد اگر 10 درصد از اوقات با اخلاق های منفی او کنار بیایند و این ارزشش را دارد. از این گذشته، افراد کمی هستند که در ظاهر آن عضو خانواده را عصبانی می بینند پس اشکالی ندارد چون آنها از قضاوت دیگران هم می ترسند  و خجالت می کشند. بچه ها، زن ها و شوهرهایی که در طرف دیگر آن عضو بداخلاق و عصبانی خانواده هستند، تصور می کنند که بخشی از تقصیر و مسئولیت قضیه بر گردن آنهاست. آنها نگران این هستند که بقیه فکر کنند که اگر بخواهند از این وضعیت ایراد و اشکال بگیرند شکرگذار نبوده اند. به همین خاطر هیچوقت شکایتی نمی کنند. همچنین احساسی، یعنی اینکه در خانه خودتان هم بترسید، شبیه به این است که در یک زندان باشید و استرس حکم دادگاه، درد و عذاب و زیادی برایتان می آورد.

دلیل دیگری که این افراد آن خانه را ترک نمی کنند یا درخواست طلاق نمی دهند این است که چون نمی فهمند که راه دیگری هم برای زندگی کردن وجود دارد. مشاورین ازدواج اعتقاد دارند که اکثر زوج هایی که یکی از آنها رفتارهای محرک دارد که موجب ترس همسر و فرزندان خود می شود، خود چنین کودکی را پشت سر گذاشته است. شاید فکر کنید که اگر کسی کودکیش اینطور گذشته باشد وقتی بزرگ می شود باید کاری کند که دیگر از چنین موقعیت هایی دور بماند اما خلاف آن واقعیت دارد. آنها فکر می کنند که والدین یا همسر عصبانی و بدزبان کاملاً نرمال و طبیعی است و انتظار دارند که دیگران هم مثل آنها با همان ترس ها زندگی کنند.

جنبه دیگری که این افراد را تحت تاثیر قرار می دهد که در همان خانه به زندگی خود ادامه دهند حس روزمرگی و عادت است. آنها در رابطه شان احساس روزمرگی وعادت می کنند. زن های زیادی که در خانه می مانند و از به هایشان مراقبت می کنند دلشان نمی خواهد که مجبور شوند دنبال کار بگردند و امنیت فرزندانشان را به خطر بیندازند. آنها نگران جای زندگی کردن هستند و فکر میکنند در طلاق حق و حقوق خوبی به آنها تعلق نمی گیرد. به خاطر همین می مانند، تحمل می کنند، و به دقت برای جدایی در آینده ای که بچه هایشان دیگر سروسامان گرفتند و دیگر مجبور به مراقبت از آنها نبودند برنامه ریزی می کنند. علاوه بر این آنها می ترسند که با عنوان کردن قصدشان برای جدایی جا و جنجال بیشتری به راه بیفتد به خاطر همین جلو زبانشان را می گیرند. حرف زدن با دوستان و اعضای خانواده هم باعث می شود احساس کنند که دیگران فکر می کنند آنها در ازدواجشان شکست خورده اند به خاطر همین باز هم جلوی زبانشان را می گیرند.

ترسیدن در خانه خودتان مشکل دنیای مدرن نیست. سالیان سال است که زوج ها و خانواده تحت ظلم یک نفر در خانواده هستند که شخصیتی دوگانه دارد. این فرد جلوی دیگران فردی کاملاً منطقی و مثبت است اما وقتی عصبانی است، مست است یا هر چیز دیگری، کسانیکه دوستش دارند را مورد آزار و اذیت قرار می دهد.

واقعیت این است که همین فرد است که مشکل دارد. ماندن و تحمل کردن فقط باعث می شود که قربانی شوید. درست است که همه افراد ظرفیت های عصبی و اخلاقی متفاوت دارند. بخشی از قرار گرفتن در یک رابطه این است که یاد بگیرید بتوانید کنار هم زندگی کنید و به شخصیت ها و اخلاق همدیگر احترام بگذارید. اما این نباید موجب ترس شود. کنار آمدن با همدیگر، کنترل استرس و مسئولیت ها و همچنین احترام متقابل نباید منجر به ترس شود. اگر اینطور شود، تعادل رابطه برهم می خورد و نیاز به مشاوره و روانشناسی است.

خانواده های زیادی مثل این شروع نمی کنند اما نشانه ها و علائم این مشکل مثل یک مار نیست که بخزد و بیاید نیشتان بزند. این شمایید که باید آنها را ببینید. به نشانه هایی مثل عصبانیت های بیش از اندازه، اعتیاد به موادمخدر یا مشروب و همچنین مشکلات مربوط به استرس و اخلاق دقت کنید. همچنین باید ببینید همسرتان وقتی بچه بود در چه خانواده ای بزرگ شده بود تا بفهمید که خانواده نرمال از نظرش چه معنا و مفهومی دارد. در هر حالتی که باشد شما نباید در خانه خودتان حتی برای لحظه ای احساس ترس کنید. شما دربرابر خودتان و دیگرانی که دوستشان دارید مسئولیت دارید. زندگی کوتاهتر از این است که بخواهید همه آن را اینطور بگذرانید.

حتما روزی ۲۱ بار یکدیگر را بغل کنید !!

آغوش 

 

این عکس، تصویری از مقاله‌ای است از مجله Ensign magazine May ’98 pg. 94 تحت عنوان” در آغوش گرفتن نجات بخش”.


این مقاله شرح مفصلی از اولین هفته زندگی یک جفت دوقلو را توصیف می‌کند که در هنگام بدنیا آمدن در دو دستگاه جداگانه انکوباتور( incubator)نگهداری می‌شدند و پزشکان گفته بودند که یکی از آنها زنده نخواهد ماند. اما یکی از پرستاران بخش نوزادان، دو کودک نوزاد را بر خلاف مقرارت بیمارستان در یک دستگاه انکوباتور قرار داد و برای این کار با بیمارستان جنگید.
زمانیکه آنها در یک دستگاه قرار گرفتند، دست نوزاد سالم تر، به گونه ای که پنداری خواهرش را در آغوش گرفته باشد، بر او قرار گرفت. از آن ببعد ضربان قلب نوزاد کوچکتر و بیمار، شروع به عادی شدن می‌کند و دمای بدن او بالا رفته، شکل عادی می‌یابد. پس از مدتی، هر دو آنها زنده می‌مانند و شروع به رشد می‌کنند.
دو خواهر دو قلو به خانه رفتند و در یک تخت خواب  خوابیدند . آنها همچنان با هم در یک تخت می خوابند، و یکدیگر را کیپ در آغوش می گیرند.

بیمارستان زمانی که متوجه اثر “نجات بخش” گذاشتن این دو نوزاد در کنار یکدیگر شد، از آن پس در مقررات خود تغییر بوجود آورد و هم اکنون تمامی دو قلوها؛ حتی چند قلوها را در یک تخت و یاانکوباتور در کنار هم و نزدیک هم می‌خوابانند.


دکتر مارک کتز (Mark Katz, M.D)، عضو L.A. Shanti’s Advisory Board می‌نویسد:” …در آغوش گرفتن،می‌تواند در محدوده ذهنی یک فرد تغییراتی را ایجاد نماید و به آنها از لحاظ پزشکی کمک کند. بالاتر از همه اینکه، در آغوش گرفتن،هیچگونه عوارض جانبی،  ندارد و شما برای گرفتن چنین مداوایی، احتیاج به رفتن نزد دکتر ندارید.”
در آغوش گرفتن، (Hug) داروی خوبی است. در این حرکت، انرژی منتقل می‌شود و فرد در آغوش گرفته شده تقویت روحی و عاطفی می‌شود. شما برای بقا در زندگیتان به یکبار در آغوش گرفته شدن ، برای حفظ و حراست از زندگیتان به ۸ بار در آغوش گرفته شدن و برای رشد و نمو به۱۲ بار در آغوش گرفته شدن در روز نیاز دارید.
پوست بزرگترین اندام بدن است و این اندام احتیاج به مراقبت های لازم و خوبی را دارد. یک Hug می‌تواند که قسمت های وسیعی از پوست را پوشش دهد و این پیام را به پوست برساند که “از تو مراقبت می‌شود”.
Hug همچنین یک وسیله ارتباطی است، که می‌تواند چیزهایی را بگوید که شما نمی‌توانید در غالب کلمات بیان کنید. نکته بسیار زیبا در مورد Hug اینست که شما نمی‌توانید آنرا یک طرفه به کسی بدهید، معمولا شما آنرا پس می‌گیرید

هفت مورد از نیازهای اولیه خانم ها

شما  آقایان می توانید با شناخت و رعایت این هفت نکته در مورد همسرتان، همیشه زندگی آرام و شیرینی را تجربه کنند!

ادامه مطلب ...

چگونه ذهن همسر خود را بخوانیم؟

بعضی اوقات ما از حرفهای فرد مورد نظرمان متوجه چیزی نمی شویم . پس ، ما باید برای متوجه شدن منظور و نیات دیگران چکار کنیم؟ قبل از اینکه به حرفهای آن فرد گوش کنید باید به زبان بدن (وضعیت و حرکات) وی توجه کنیم.

معمولا ما در اغلب اوقات از حالت ، وضعیت ، حرکات و تن صدای طرف مقابل مان می توانیم افکار وی را بخوانیم. اما بعضی اوقات ما از حرفهای فرد مورد نظرمان متوجه چیزی نمی شویم . پس ، ما باید برای متوجه شدن منظور و نیات دیگران چکار کنیم؟ قبل از اینکه به حرفهای آن فرد گوش کنید باید به زبان بدن (وضعیت و حرکات) وی توجه کنیم.

ادامه مطلب ...

چرا خانم ها به توجه نیاز دارند؟

 

 

تا به حال فکر کرده اید که چرا خانم ها به توجه نیاز دارند؟ آیا این نیاز احساسی برایتان طاقت فرسا شده است؟ آیا به نظرتان احمقانه می رسد؟ 

 

یک هدف تکاملی بسیار قوی برای نیاز خانم ها به توجه وجود دارد. شاید اگر این نیاز خانم ها بهتر درک می شد، برای زوج ها  راحت تر بود.

چند میلیون سال پیش، پیشینیان ما مشغول پرورش استراتژی های جنسی خود یا اینکه چطور DNA خود را به نسل های آتی برسانند، بودند. البته آگاهانه به یافتن یک استراتژی فکر نمی کردند اما درواقع ذات و رفتار آنها بود.

برخی زن ها (آنهایی که به استراتژی های بهتری دست پیدا کردند)، کشف کردند که اگر بتوانند با مردی وارد رابطه شوند که کنار آنها بماند، می توانند از حمایت، نگهداری از فرزندشان و حتی غذای اضافی بهره مند شوند.

ادامه مطلب ...

40 عادت آدم های موفق

کرایگ هایپر؛ نویسنده، محقق، مقاله نویس، مجری رادیو و تلویزیون و یک سخنران حرفه ای است. در 25 سال گذشته، او با کارهایش به عنوان یک کارشناس حرفه ای موفقیت در حوزه های شخصی و اجتماعی معرفی شده. هاپیر یک سایت هم درباره سخنرانی موثر دارد که در آن نوشته: 

«من خواسته ام بخش های مهم کتاب های کمکی که تا به حال خوانده ام و تجربه هایی که در زندگی ام داشته ام را به صورت 40 نکته کلیدی فشرده کنم و در اختیار دیگران بگذارم تا در هر زمان بتوانند آن را بخوانند. مطمئنا کتاب هایی که در سطح جهانی فروخته می شوند و درباره خودیاری هستند ممکن است برای بعضی ها قابل استفاده باشند ولی من مایلم چیزی بنویسم که برای همه مفید واقع شود.آ» حالا این شما و این هم 40 توصیه کرایگ هایپر. بخوانید و قضاوت کنید.

ادامه مطلب ...